English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (955 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
music U در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
electronic jamming U تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
air interception U عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
electrical interception U رهگیری الکترونیکی
air intercept U رهگیری کننده هوایی
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
merged U باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
in the dark U در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
saunters U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interception U رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
mach no U سرعت لازم را به دست اوردم یا نیاوردم در رهگیری هوایی
sauntered U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sauntering U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
salvos U در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
what luck U در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
punches U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
skip it U در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
stop squawk U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
squawk flash U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
whats' up U در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
wells U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
orbiting U در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
squawking U در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
well U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
squawk low U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
pogo U در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
what state U در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
tally ho U در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
The corruption in government offices . U فساد دردستگاههای دولتی
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
zero compression U روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
acceptation U قبول معنی عرف معنی مصطلح
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
signifying U معنی دادن معنی بخشیدن
signify U معنی دادن معنی بخشیدن
signifies U معنی دادن معنی بخشیدن
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
blocks U پارازیت
line noise U پارازیت خط
parastite U پارازیت
disturbance U پارازیت
disturbances U پارازیت
block U پارازیت
blocked U پارازیت
noise U پارازیت
cluttered U پارازیت
blooper U پارازیت
clutter U پارازیت
noises U پارازیت
background noise U پارازیت
clutters U پارازیت
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
interference voltage meter U ولتمتر پارازیت
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
jams U پارازیت دادن
jammed U پارازیت دادن
interference power U توان پارازیت
interference limiter U محدودکننده پارازیت
electronic jamming U پخش پارازیت
noise level U سطح پارازیت
jam U پارازیت دادن
radio interference U پارازیت رادیویی
clutters U پارازیت اتمسفری
noise suppression U پارازیت گیری
static interference U پارازیت جوی
magnetic disturbance U پارازیت مغناطیسی
atmospherics U پارازیت جوی
distubing voltage U ولتاژ پارازیت
interference filter U صافی پارازیت
atmospheric interference U پارازیت جوی
noise transmitter U فرستنده پارازیت
interference vcoltage U ولتاژ پارازیت
disturbing current U جریان پارازیت
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
interference level U سطح پارازیت
input noise U پارازیت اولیه
inductive disturbance U پارازیت القائی
clutter U پارازیت اتمسفری
debugs U گرفتن پارازیت
input noise U پارازیت ورودی
interefernce factor U ضریب پارازیت
jamming U پخش پارازیت
jamming U تولید پارازیت
debugged U گرفتن پارازیت
intensity of noise U شدت پارازیت
jamming U پارازیت فرستادن
interference generator U مولد پارازیت
sferics U پارازیت جوی
grid noise U پارازیت شبکه
cluttered U پارازیت اتمسفری
debug U گرفتن پارازیت
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
input noise voltage U ولتاژ پارازیت اولیه
suppression capacitor U خازن پارازیت گیر
jam U مسدود کردن پارازیت
snowy picture U صفحه نمایش پر از پارازیت
man made static U پارازیت غیر جوی
parasites U صدای مزاحم پارازیت
mush U صدای مزاحم پارازیت
parasite U صدای مزاحم پارازیت
interference inverter U دیود پارازیت گیر
induced noise U پارازیت القاء شده
jammed U مسدود کردن پارازیت
jams U مسدود کردن پارازیت
jamming U پارازیت پخش کردن
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1FIRST Team Number
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1popsicle
1time is prceious it has great
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com